هیچ ترانه یا شعری بیجهت و بدون دلیل، نه ماندگار میشود و نه آنکه در طول تاریخ طرفداران زیادی پیدا میکند. طالب آملی نیز در قصیدهای که در مدح جهانگیر پادشاه هند و وصف شکار جرگه سروده بود با قدرت جادویی ابیات خویش توانست در جرگه شاعران دربار جهانگیر حضور پیدا کند. در بعد از انقلاب به خاطر تغییر در ساختارهای حکومت و به همین سبب، تغییر احساسات مردم، شعرا و نویسندگان نیز در سرودن سست شدند یا به همکاری با نهادهای ادبی با گرایش بیشتر به انقلاب اسلامی پرداختند. مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به انوری در ویکیگفتاورد موجود است. مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به طالب آملی در ویکیگفتاورد موجود است. بنا به منظومه طالبا، طالب و زهره پس از اینکه پای قادر به ماجرای عشقی آنها کشیده شد هم قسم شدند که با هم ازدواج کنند از طرفی چون طالب مکنت مالی و اجتماعی قادر را دارا نبود سعی کرد تا از توان شاعری خویش نهایت بهره را ببرد پس آمل را به سوی کاشان ترک کرد.
سحر زکریا و هنگامه حمیدزاده
طالب پس از زیارت حرم علی بن موسی الرضا به سوی مرو میرود که در آن جا ملکش خان از طرف شاه عباس صفوی حاکم بود، طالب در دربار ملکش خان راه یافته، قصایدی در مدح او سروده و دو سال در خدمت او اقامت گزید و ملکش خان هم در قدردانی او تقصیر نکرد. قلی پس از سالها به دنبال طالب میرود و به او میگوید بیا که ما گرفتار دست حاکم شدهایم و او میخواهد زهره را بگیرد. طالب که فکر میکرد زهره دانسته دست به چنین کاری زده، او را به بیوفایی و خیانت متهم کرده، با ناراحتی از آمل گریخته، به کاشان میرود اما زهرهٔ بیقرار هرچه مویه میکند و میگردد او را نمییابد و وقتی میفهمد طالب به شهری دوردست رفتهاست با گردنبندی که از او به یادگار گرفتهاست خود را خفه میکند تا فیلم های هنگامه حمیدزاده بمیرد که در این کار موفق نمیشود. انوری استاد قصیده سرای شعر پارسی و آراسته به هنرهای خوشنویسی و موسیقی اینجا بودهاست. او مقالاتی در جهت بالا بردن آگاهی مردم نسبت به این موضوع نوشت و در نوشتههایش از کیفیت ضعیف آموزش موسیقی در مدارس به ویژه در مقاطع متوسط انتقاد کرد.
مصطفی زمانی وهمسرش هنگامه حمیدزاده
پادشاه به هر ترفندی بود زهره را راضی کرد و او را به عقد پسرش درآورد. از آنجایی که طالب در انواع شعر استاد بود و از طرفی علوم زمانش را خوب میدانست در سال ۱۰۲۸ به مرتبهٔ ملکالشعرایی دربار گورکانیان ارتقا یافت. طالب آملی پس از آنکه مدتی را در شهرهای مختلف هند به سیر و سیاحت مشغول بود ستاره بخت خویش را در دربار میرزا غازی جستجو کرده و دوباره از لاهور به سمت قندهار رفت. او یکی از شاعران تأثیرگذار و صاحبسبک زمان خود بود که به گفتهٔ خودش به روش تازه شعر میگفت. در ۹ اسفند ۱۳۳۱، بعد از اطلاع از محاصرهٔ منزل مصدق با عدهٔ دیگری از «نیروی سومیها» فوراً به آنجا رفت و در مقابل منزل مصدق به دفاع از او سخنرانی کرد. طالب برای اینکه بتواند هرچه زودتر مدارج ترقی را بپیماید راه کاشان را در پیش گرفت که اقوام مادری اش در آنجا مردمانی سرشناس بودند.
طالب آملی پس از اینکه دو سال در خدمت بکتش خان به سر برد طی یک مثنوی در بحر خسرو و شیرین از حاکم مرو اجازه میخواهد که برای دیدار اقوام خود از مرو خارج گرددو کتش خان اجازه خروج طالب از مرو را صادر کرد اما طالب به جای رفتن به مازندران راهی دیار هند شد. آواز ماهور با غزل سعدی به مطلع «همه عمر برندارم سر از این خمار مستی/ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی» و آواز دیلمان با شعر سعدی به مطلع «چنان در قید مهرت پایبندم/ که گویی آهوی سر در کمندم» و همچنین آواز اصفهان بر روی غزل «آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود» از کارهای شاخص بنان هستند. در روز جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ چند تن از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران برای برگزاری مراسم بیستمین سالروز درگذشت احمد شاملو، به گورستان امامزاده طاهر رفتند و قصد حضور بر مزار احمد شاملو را داشتند که با جلوگیری مأموران امنیتی و بسته بودن دربهای گورستان مواجه شدند. This data has been writt en by GSA Content Gener ator Demoversion.